درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید! با تشکر از اینکه این وبلاگ را برای شناخت شخصیت خود انتخاب کردید. صمیمانه منتظر نظرات شما هستم!!
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان


ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 15
بازدید دیروز : 25
بازدید هفته : 40
بازدید ماه : 135
بازدید کل : 25494
تعداد مطالب : 13
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


personality




آنها كه اعتماد بنفس سرشار دارند ، روحی بزرگ ، غنی و آزاد دارند .

هر گونه وابستگی ذهنی ، جسمی و روحی به كوچك شدن انسانها می انجامد . شما به هر شكلی كه به چیزی وابسته باشید یعنی خود را بدون آن كامل حس نمی كنید . حتی اینكه شما هدفدار هستید و به دنبال اهداف خود می روید ، نباید در شما این احساس را ایجاد كند كه زندگی بدون رسیدن به هدف شما ، برایتان كاملاً غیر ممكن است . اینكه می گویند آرزوهای بزرگ ، انسان را خرد می كند ، بخاطر آن است كه وابستگی فراوان ایجاد می كند .
همانقدر مشتاق و علاقمند به اهداف خود باشید و برای رسیدن به آنها تلاش كنید كه آمادگی رها كردنشان را دارید .
یكی از مهمترین چیزهایی كه وابستگی ذهنی و عاطفی ایجاد می كند و مانع غنی شدن و آزادی روح می شود ، نبخشودن دیگران است . آنها كه نفرتی به دل دارند و كسی یا موضوعی یا خود را نبخشوده اند و یا خاطرة تلخی را از ذهن خود دورنمی كنند ،روح خود را اسیر كرده اند .

بخشش لطفی است به خود ، نه به دیگران .
هر كسی و به هر شكلی به شما بدی كرده است ، او را ببخشایید .
اگر او لایق بخشیدن نیست ،شما شایسته رها شدن هستید.

ما با نبخشیدن ، افراد را در ذهن خود زندانی کرده ، با فکر به او ، بزرگش می کنیم و انرژی خود را بیهوده هدر میدهیم ، در حالیکه زندانیهای ذهنمون حتی خبر نداشته و ممکن است با خیالی آرام در خانه خود در حال استراحت باشند و ما در حال میگرن گرفتن!. به جای آنكه به آزار روح خود و بی توجهی نسبت به خود ، مشغول شوید و نهال اعتماد بنفس خود را بخشكانید ، او را ببخشایید و رها كنید و حتی در حقش دعای خیر كنید تا روح شما بزرگ و غنی شود؛ سراغ ندارید کسانی که پدر خود را نمی بخشند!!. خود را نیز ببخشایید . اگر كار خطا یا گناهی مرتكب شده اید نگویید كه هرگز خود را نمی بخشم . نبخشودن خود ، یعنی صدها بار آن اشتباه را در ذهن تكرار كردن و صدها بار احساس گناه را در ذهن ، تشدید نمودن و این یعنی كشتن خود به دست خود به فجیح ترین شكل ممكن ! فكر نكنید كه نبخشودن خود ، نوعی مجازات است ، این فقط و فقط خودشكنی است و بس . بجای اینطور مجازات كردن خود ، سعی كنیدگذشتة خود را با روحی آزاد كه تنها با بخشودن به دست میآورید ، جبران كنید . آنچه محكوم و بد است ، رفتار بد است نه انسان . انسان ، بالفطره خوب است و پاك . روح الهی در او جریان دارد ، حالا اگر اشتباهی كرد و رفتار بدی از او سر زد نباید خودش را نفی كند .
تمرین
بخشودن را تمرین كنید و دیگران را ببخشایید و روح خود را رها كنید . برای رهایی از احساس گناه و بخشیدن دیگران روی یك كاغذ بارها بنویسید . همه را بخشیدم حتی او را كه ...، خود را هم بخشیدم و رها شدم . خود و دیگران را كاملاً بخشیدم و چقدر آزاد و رها هستم . سبك شدم . خداوند حتماً مرا می بخشاید .



سه شنبه 17 ارديبهشت 1398برچسب:شخصیت,بهتر, :: 21:10 ::  نويسنده : parnian esfandmaz

 

انسان‌های مضطرب، اصلا آدم‌های راحت و آرامی نیستند و دوست دارند بیش‌ازحد در كارشان نظم وجود داشته باشد. شاید افكار خیال‌پردازانه نداشته باشند و گوشه‌گیر هم نباشند، اما زیاد با دیگران نمی‌جوشند و رفتارهای اجتماعی خیلی خوبی هم از خود نشان نمی‌دهند و تعاملات اجتماعی‌شان دچار مشكل است.


شخصیت سالم یعنی چه؟

داشتن هر ویژگی‌ شخصیتی، تا زمانی كه باعث آسیب به خود فرد و آزار دیگران نشود، به هیچ‌وجه بیماری محسوب نمی‌شود...

برخی، هنگام معاشرت با دیگران، ذهنیت‌های مختلفی درباره آنها پیدا می‌كنند؛ مثلا می‌گویند فلانی چقدر بدبین است، چقدر زود عصبانی می‌شود یا اصلا آدم مرموزی نیست و ظاهر و باطنش یكی است.

بیان این ذهنیت‌ها ممكن است باعث شود فرد مقابل دریابد چگونه شخصیتی دارد و ویژگی یك شخصیت سالم چگونه است. دكتر سیدعلی احمدی ابهری، روان‌پزشك و استاد روان‌پزشكی دانشگاه علوم پزشكی تهران، در گفت‌وگو با «سلامت» درباره شخصیت و انواع آن بیشتر برایمان توضیح داده‌اند.

به الگوهای بارز رفتاری در پاسخ به تجربه‌های درونی ذهنی یا تجربه‌هایی كه در مورد جهان خارج داریم، «شخصیت» گفته می‌شود. به این ترتیب انسان‌ها از لحاظ رفتاری، عقیدتی، سلیقه‌ای و دیدگاه با یكدیگر متفاوت می‌‌شوند و هر یك ویژگی‌های شخصیتی خاص خودشان را پیدا می‌كنند؛

یعنی نوع لباس پوشیدن، آداب و رسوم و روابط اجتماعی هر فردی با دیگری تفاوت دارد اما این ویژگی‌های شخصیتی در بیشتر مردم هر جامعه‌ای نزدیك به هم و به‌گونه‌ای است كه تفاوت‌ها چندان به چشم نمی‌آیند. معمولا همه افراد یك جامعه، این تفاوت‌های اندك را می‌پذیرند و با معیارهای طبیعی جامعه هماهنگ است.

اگر بخواهیم انسان‌ها را در یك طیف گسترده بررسی كنیم، باید افراد سالم را در یك سر طیف و ناسالم‌ها را در سر دیگر طیف بگنجانیم. اما ویژگی‌هایی وجود دارند كه به سر طیف سالم نزدیك‌تر هستند و ما نیز آنها را سالم می‌دانیم.

لطفا درباره این ویژگی‌ها برایمان بگویید.

1. برخی انسان‌ها درون‌گرا هستند. این گروه به خیلی از مسایل بدبین و گوشه‌گیرند، به راحتی به دیگران اعتماد نمی‌كنند، هنگام بحث‌ و پیشامدها زود عصبانی می‌شوند و پرخاش می‌كنند، مسوولیت‌پذیر نیستند.، به وفاداری دیگران تردید دارند و به‌طور كلی در جامعه به آدم‌های خشك و جدی معروفند. برخی از آنها خرافاتی هم هستند و به جادو و فال و رمالی اعتقاد دارند.

2. برخی افراد خصوصیات برون‌گرایی دارند؛ بیشتر تمایل دارند حرف بزنند و هرچه بیشتر خود را نمایش دهند، ظاهر هیجانی دارند و گاهی طوری لباس می‌پوشند كه غیرعادی جلوه می‌كنند. آنها علاقه دارند حد و مرزها را بشكنند و از این كار نیز هیچ ابایی ندارند. ممكن است رفتارهای خشنی از خود نشان ‌دهند و قانون را هم زیر پا بگذارند و از این كار لذت می‌برند.

3. انسان‌های مضطرب، اصلا آدم‌های راحت و آرامی نیستند و دوست دارند بیش‌ازحد در كارشان نظم وجود داشته باشد. شاید افكار خیال‌پردازانه نداشته باشند و گوشه‌گیر هم نباشند، اما زیاد با دیگران نمی‌جوشند و رفتارهای اجتماعی خیلی خوبی هم از خود نشان نمی‌دهند و تعاملات اجتماعی‌شان دچار مشكل است. وسواسی‌ها نیز به این گروه تعلق دارند و افراد وسواسی اصولا كمال‌گرا هستند و با قانون همه یا هیچ زندگی می‌كنند.

به طور كلی مضطرب‌ها و وسواسی‌ها، در روابط با دیگران نرم نیستند. بی‌قراری، یكدندگی و لجاجت از خصوصیات بارز آنهاست و قصد دارند برای هر موضوعی دلیل‌تراشی كنند و توجیه عقلانی داشته باشند. اهل مزاح و شوخی نیستند و دیگران نیز به سختی می‌توانند با آنها سازش كنند.


همه ما انسان‌ها در این 3 گروه قرار می‌گیریم؟


نه، ویژگی‌های شخصیتی دیگری نیز داریم كه در این 3 گروه جای نمی‌گیرند؛ مثلا افراد وابسته نمی‌توانند مستقل عمل كنند و همیشه سعی دارند به كمك دیگران مطرح شوند و اصلا اعتماد‌به‌نفس ندارند. بعضی دیگر خیلی مطیع هستند و اغلب سعی دارند دل دیگران را به دست آورند و برای رسیدن به هدف تملق می‌كنند. بعضی از افراد نیز همیشه ناراحت هستند. این افراد افسرده نیستند و علایم افسردگی ندارند ولی خلق پایینی دارند و از آن نیز لذت می‌برند و این حالت برایشان به صورت یك عادت درآمده است.

اصلا شخصیت ما چگونه شكل می‌گیرد و چرا بعضی از این ویژگی‌ها را پیدا می‌كنیم؟

این یك مبحث سبب‌شناسی است؛ در باب چگونگی شكل‌گیری شخصیت و عوامل تاثیرگذار تاكنون نظریه‌های متفاوتی داده شده است؛ اینكه ژن‌ها در این مورد نقش دارند یا نه هنوز به درستی قابل اثبات نیست اما عوامل محیطی، تعلیم و تربیت، فضای خانواده و آداب و رسوم جامعه، در شكل‌گیری شخصیت تاثیر زیادی دارد.

این ویژگی‌ها می‌توانند در موفقیت انسان‌ها نقش داشته باشند؟


هر كدام از ویژگی‌هایی كه نام بردم، به میزان كم می‌توانند نقش بسیار مفیدی در افراد جامعه داشته باشند. وجود كمی خودشیفتگی، كمی اضطراب و وسواس یا سایر صفت‌ها حتی می‌تواند باعث موفقیت انسان شود، اما همان‌طور كه می‌دانیم، اختلال شخصیت نمایشی، نوعی از ناهنجاری‌های روان‌شناختی است. اینكه انسان همیشه سعی كند خود را مطرح كند و به رخ دیگران بكشد،

اصلا كار صحیحی نیست اما اگر به فكر ظاهر خود نباشد و به نظر دیگران در مورد شكل و ظاهرش اهمیت ندهد، او را به سوی شلختگی پیش می‌برد و این حركت غیراجتماعی است. ویژگی‌های شخصیتی اگر باعث آسیب رساندن به خود فرد و آزار دیگران نشوند، به هیچ‌وجه بیماری محسوب نمی‌شوند. داشتن همه ویژگی‌ها به میزان اندك كاملا طبیعی است.

 

 



چهار شنبه 31 خرداد 1391برچسب:, :: 12:22 ::  نويسنده : parnian esfandmaz

صفحه قبل 1 صفحه بعد